اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
***********************************************
هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریه های هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم استمن بمیرم ,
سر به زانوی غم است
شیعیان ! مهدی غریب و بی کس است
جان مولی معصیت دیگر بس است
شیعیان ! بس نیست غفلتهایمان؟
غربت و تنهایی مولایمان ؟
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم
منکه دارم ادعای شیعگی
پاسخی ندارم به جز شرمندگی
تعجیل در فرجش صلوات
نظرات شما عزیزان: